آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آیا پیروی کردن از نائب امام زمان (ولیّ فقیه) واجب است؟

آیا پیروی کردن از نائب امام زمان (ولیّ فقیه) واجب است؟ 

اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت (عالم به احکام و قوانین و عادل) علاوه بر اوصاف عمومی باشد، بپاخیزد و تشکیل حکومت دهد همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم در امر اداره جامعه داشتند دارا می باشد، و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. 

این توهّم که اختیارات حکومتی رسول اکرم بیشتر از حضرت امیر المؤمینن بود یا اختیارات حکومت حضرت علی بیش از فقیه است باطل و غلط است. البته فضایل پیامبر اکرم بیش از همه عالَم است و بعد از ایشان حضرت علی، لیکن فزونی فضایل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد

مثلاً یکی از اموری که فقیه متصدّی ولایت آن است اجرای حدود است، آیا در اجرای حدود بین رسول اکرم و امام و فقیه امتیازی است؟ یا چون رتبه فقیه پایین تر است باید کمتر بزند؟ باید حدّ خدا جاری شود، چه رسول اکرم(ص) یا امیرالمؤمنین یا فقیه ... بر وجوب تبعیت از ولیّ فقیه ادلّه ای دلالت دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم... 



دلیل عقلی بر اساس نظام عقیدتی اسلام: حاکمیت از آن خداست، از طرفی خدای متعال در اداره امور اجتماعی انسان ها دخالت مستقیم نمی کند و حاکمیت را بر انبیا و امامان معصوم واگذار کرده است. در موقعیتی که معصوم منصوب از سوی خدا، بر کارهای اجتماعی حاکمیت ندارد، چه باید کرد؟ آیا می توان گفت در چنین موقعیتی حکومت را رها کنیم؟ چنین سخنی مقبول نیست، زیرا در جای خودش ثابت شده است که اصل حکومت در هر جامعه ای ضرورت دارد. در اینجاست که ولایت فقیه را با استناد به اصل (تنزّل تدریجی) ضروری می دانیم فقیه جامع الشرایط بدیل امام معصوم است و در رتبه بعد از او قرار دارد. البته فاصله میان معصوم و فقیه عادل بسیار است ولی نزدیک ترین و شبیه ترین افراد به اوست در امر حکومت ظاهری بر مردم. 

حاصل آن که خدای متعال در رتبه اوّل حاکمیت است، پس از او رسول الله و سپس امامان معصوم حاکم شرعی هستند آیا پس ازاین، مرتبه چهارمی در حاکمیت وجود دارد؟ باید گفت در زمان غیبت امام معصوم، طبق دیدگاه شیعیان ولیّ فقیه مرتبه چهارم از حاکمیت را دارد، زیرا فقیه جامع الشرایط به امام معصوم نزدیک تر است. چون حاکم اسلامی باید واجد صفاتی مانند آگاهی به قوانین و مقررات اسلامی، آگاهی به مصالح اجتماعی، و صلاحیت اخلاقی که ضامن امانتداری و رعایت مصلحت عمومی است باشد. 

در معصوم تمامی این شرایط وجود دارد، زیرا معصوم به دلیل عصمتش مرتکب هیچ تخلفی از قانون شرع نمی شود و به سبب علم غیبی که دارد به قوانین شرعی و مصالح جامعه کاملاً آگاه است. فقیه جامعه الشرایط نیز باید همین شرایط را در رتبه نازل داشته باشد، تا حاکمیتش مشروع باشد. 

یعنی باید دارای ملکه فقاهت و اجتهاد باشد تا احکام اسلام را بخصوص در زمینه مسایل سیاسی و اجتماعی بهتر از دیگران بشناسد. و نیز باید دارای ملکه تقوی و عدالت باشد تا مصالح جامعه را فدای مصالح شخصی و گروهی نکند و هم چنین باید به مصالح سیاسی و بین المللی آگاه باشد تا شیاطین نتوانند او را فریب دهند و از مسیر عدل و قسط منحرف کنند. ولایت فقیه معنایی جز رجوع به اسلام شناسان عادلی که از دیگران به امام معصوم نزدیک تر است، ندارد. 

امّا دلیل نقلی که ذیلاً به برخی اشاره می نماییم در مقبوله عمر بن حنظله دارد... امام فرمودند: "دقّت کنید در میان شما آن کس که حدیث ما را روایت می کند و در حلال و حرام مااظهار نظر می کند. و احکام مارا می شناسد، وی را حکم ما حکم نمود و از وی نپذیرفتند بی گمان حکم خدا را سبک شمرده و به ما پشت کرده اند و کسی که به ما پشت کند (و حکم ما را ردّ کند) به خداوند پشت کرده و این در حدّ شرک به خداوند است". 

و حدیث « اللَّهُمَّ ارْحَمْ خُلَفَائِی ثَلَاثَ مَرَّاتٍ قِیلَ لَهُ وَ مَنْ خُلَفَاؤُکَ قَالَ الَّذِینَ یَأْتُونَ مِنْ بَعْدِی وَ یَرْوُونَ‏ أَحَادِیثِی‏ وَ سُنَّتِی فَیُعَلِّمُونَهَا النَّاسَ مِنْ بَعْدِی‏» 

و امّا حوادثی که به وقوع می پیوندد در آن به راویان احادیث ما مراجعه کنید که آنان حجّت من بر شمایند و من حجّت خداوند هستم بر آنان. این که حجّت بودن خود را با حجّت بودن آنان در کنار هم قرار داده ظهور در این دارد که این دو لفظ بحسب مفهوم با یکدیگر برابر و منطبق بر همدیگرند و امام معصوم نزد ما هم در صدور فتوا و هم در بیان قضاوت و هم در اعمال ولایت حقّ تصرّف دارد و در هیچ یک از این امور سه گانه تخلّف از دستور وی جایز نیست. در این مورد ادلّه عقلی و نقلی دیگری نیز هست که بخاطر اختصار نقل نشد. 

معرفی منابع برای مطالعه بیشتر 

• نامه ای از امام مولوی کاشف الغطا، که همان ولایت فقیه حضرت امام (قدّس سره) می باشد. 

• بررسی های اسلامی، استاد علّامه طباطبایی به مقاله و لایت و زعامت، ص ۱۶۹، مرکز انتشارات دارالتبلیغ اسلامی، ۱۳۶۹. 

• مبانی فقهی حکومت اسلامی، قم، نشر تفکر، ج۲. 

• ولایت فقیه و حاکمیت ملّت، سیّد حسن طاهری خرّم آبادی، چاپ پنجم، انتشارات جامعه مدرّسین. 

• استاد مصباح، پرسشها و پاسخها، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، ۱۳۷۸. 

• ولایت در عصر غیبت، علی رضا رجالی تهرانی. 

• حاکمیت در اسلام، موسوی خلخالی. 

• سلسله مقالات، دکتر ارسطا در مجله حکومت اسلامی. 

بر گرفته از سایت "پورتال جامع مهدویت"

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد