آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

زمانیکه عاشق شدم...

توی زندگیم جایگاهی نداشت. نه اینکه نخوام، اصلا نمی دونستم ...

تا مدت ها ازش بی خبر بودم. به مرور زمان متوجه میشدم یه چیزیو کم دارم.

تا اینکه دانشگاه قبول شدم! اونجا برام محیط خوبی بود. کم کم باهاش آشنا شدم. حرفایی ازش می شنیدم و کسایی رو میدیدم که به خوبی می شناختنش. مطالعه کردم ، سوال پرسیدم ، دنبالش گشتم.

بنظرم شخصیتش عالی بود و بسیار باارزش. ولی نمی دونم چرا نمی تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم... راستش خیلی دوست داشتم دوسش داشته باشم اما نمی شد. میشناختمش اما دوسش نداشتم

خسته شده بودم. یه روز از خودش خواستم منو عاشق کنه و اون انجامش داد!!!

توی دانشگاه کلاسهای مهدویت گذاشتن و منم ثبت نام کردم. به محض اینکه نشستم سر کلاس اولین جلسه و مدرس کلاس درموردش صحبت کرد، احساس کردم تمام وجودم پر از عشق به آقاست.با تمام وجودم حسش می کردم و دوسش داشتم. عشقش بصورت یکدفعه وارد خونم شد... دوست داشتم فریاد بزنم و ازش تشکر کنم.

احساس می کردم برای اون کلاسا بصورت کاملا اختصاصی دعوت شدم! همه حرفای مدرسین تمام و کمال توی ذهنم حک می شد.

                                                                  یا مهدی

الان حدود یک سال از اون زمان میگذره و من هر روز محتاج تر و عاشق تر میشم. میدونم هنوز وجودم باید صیقل کاری بشه و هنوز خیلی خیلی ناقصم، ولی چیزی که مهمه اینه که من اونو بدست آوردم و الان همونی که می خواستم شدم ... یه عاشـــــــــــــــق!

خدایا هرچی رو می خوای ازم بگیر، اما این عشقو هرگز نگیر

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر 18 شهریور 1391 ساعت 20:24

قربون دل عاشقت برم...
مارم دعا کن
دعا کن من سربارش نباشم
کاش منم بیتاب یار بشم
کاش

علی 19 مهر 1391 ساعت 17:36 http://aliparvaz747.blogfa.com/

سلام بر أقای خوبی ها سلام بر أقایی که همه عاشقشن

‌و سلام بر شما عزیزانی که علی رغم زرق و برق دنیا باز هم دلتون برای مهدی فاطمه می تپه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد