آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

آقای خوبم سلام

یا اهل الهدی اجتمعوا

قشنگ ترین صحنه روزگار من وقتی بود که ...

یادمه روز اولی که کلاسای مهدویت شروع شده بود، تو ذهنم پر بود از سوال. سوال از آقام.

آقا پسندیدی؟راضی هستی؟ یا نه اصلا مولای من اومدی ببینی داریم چه کار میکنیم؟ اومدی به مهمونات سر بزنی؟ اینا همه به عشق تو اومدناااا!

توی همین فکرا بودم که گفتم خدا من که چشمانم لایق دیدن یار نیست، یک صفحه از قرآن باز میکنم تا برایم گواهی باشه از حضور مولای من...

صفحه 231،آیات 82-88سوره هود اومد، اولش با آیات غضب اشکم در اومد. مولا نپسندیدی؟ تو نیومدی؟ 

همین طور صفحه رو تا پایین اومدم، هنوز امید داشتم یک آیه ببینم که دلم شاد شه.

نه خدا من باور ندارم مولای من نیاد...

تا اینکه چشمم خورد به آیه 86سوره هود...خدایا عاشقتم ....مولای من دوستت دارم....آیه این بود:

بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین

خدایا آقام اومده...خدایا دوستت دارم... مولای من 


نظرات 1 + ارسال نظر
فائزه 11 شهریور 1391 ساعت 00:07

تو بی نظیری. امام زمان کارهای خاصانه رو دوست داره و حتما در مجالسی که فقط بخاطر اون باشه قدم میذاره.خیلی قشنگ بود.
زندگی ما پر از معجزست ولی به شرط اینکه چشم بینا داشته باشیم...

نظر منم همینه :امام زمان بی نظیره...امام زمان حتما میاد....زندگی ما پر از معجزه است....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد